Interviews

"نه ناصرخان دايم می ماند و نه هم شترهای سرخش"

کابل(پژواک،٢٦ حوت ٩٢): حبيب الرحمن که درحدود صد سال عمرخود را همراه با اعضاى خانواده اش در کندنکارى معدن ياقوت جگلدلک و تجارت سپرى کرده، مى گويد که در زمان هاى قديم، سنگ هاى قيمتى و ياقوت اين کان را در پيشاور، مومند و باجوربه تجارميفروخت.

   محمدخليف پسرحبيب الرحمن و نواسۀ ناصرخانآدم مشهور پولدار است، که محافظت معدن ياقوت جگلدلک از سال ها بدينسو به خانواده اش داده شده بود و اين محافظت، به وظيفۀ آنها مبدل گرديد.

   موصوف افزود که هرچند از سن و سال دقيق خود خبر ندارد؛ اما به اساس اظهارات کاکاهايش که به وى گفته اند، در پايان حاکميت امان الله خان؛ ده يا پانزده ساله بود و تخمين ميزند که اکنون عمرش از صد سال بلندتر باشد.

   اين موسفيد صدساله گفت که وى نيز بعد از وفات پدر و پدرکلانش، در استخراج ياقوت و سنگ هاى قميتى معدن ياقوت جگدلک مصروف کار شد که بعد از استخراج، از طريق راه هاى مختلف به مندوى نمک شهر پيشاور انتقال و در آنجا، تجار خارجى نگين و سنگ هاى قيمتى، مى آمدند و سنگ هاى قيمتى را ميخريدند.

حبيب الرحمن علاوه کرد که ناصرخان پدرکلان وى، خان و مالدار بزرگ منطقه و مردم بود، که ضرب المثل مشهور:"نه ناصرخان دايم می ماند و نه هم شترهای سرخش" نيز از وى مانده و به گفتۀ وى؛ ناصرخان از سوى حکام حکومت همان زمان، به حيث محافظ و نگران معدن ياقوت جگدلک توظيف شده بود.

موصوف گفت کهبعد از وفات ناصرخان پدرش(محمدخليف)، به حيث صوبه دار نگهدارى گدام جگدلک و دو مناطق ديگر(سرخ آب و جگدلى) موظف شده است.

   وى افزود که از همينرو، نگين هاى آن را بعد از تصفيه توسط دست وچکش، به مندوى نمک پيشاور ميبرد تا ياقوت آن، به شکل درست استخراج و سنگ اطراف آن تصفيه شود.

اما اينکه در آن زمان، آنها چه قسم تا مندوى نمک پيشاور ميرسيدند؟ موصوف گفت: "در آن زمان رفت و آمد، بدون پاسپورت بين پاکستان و افغانستان بند بود؛ ما از طريق کوه ها از جمله از راه کوه نواپاس کنر و يا هم از طريق پاکستان ميرفتيم و کسى که پاسپورت ميداشت، پس در موتر ميرفتند."

موصوف افزود:بخاطرى که ياقوت جگدلک بسيار قيمت و ارزش بلند دارد؛ از همينرو وقتيکه اين ياقوت تا مندوى نمک پيشاور انتقال مى شد، در همين مندوى توسط تجار بالاى خارجى هافروخته و به کشورهاى خارجى چون هندوستان، امريکا و ساير کشورها ديگر برده مى شد.

موصوف علاوه کرد که در آن زمان، ماشين هايى در مندوى نمک وجود داشت که نگين هاى درز خوردۀ ياقوت، به آن برده مى شد و همين درز را به آسانى قطع مى کرد و نگين ياقوت، از چند پارچه شدن مصوون مى ماند.

حبيب الرحمن گفت هنگاميکه آنها ياقوت را به مندوى نمک پيشاور انتقال ميدادند، درآنجا نگين هاى سلامت رسيدۀ ياقوت، به قميت خوب؛ اما نگين هايى که از اثر ضربۀ چکش و يا مارتول، درز يا جال خورده بود، به قميت بلند فروخته نمى شد.

حبيب الرحمان همچنان افزود که هرچند معادن ياقوت، در برما و ساير کشورها وجود دارد؛ اما ياقوت معدن جگدلک، از ارزش جهانى برخوردار و مقام اول را گرفته است.

  موصوف در مورد وضعيت کنونى جگدلک گفت که در زمان جهاد عليه تجاوز اتحاد شوروى سابق، همراه با سايرباشندگان منطقه به پاکستان هجرت کرد؛ اما بعد از بازگشت، دوباره در کابل زندگى ميکند.

  حبيب الرحمن افزود که صرف، تا اين حد خبر دارد که اکنون ولسوالى سروبى، گاهگاهى به مردم محل اجازه ميدهد که کندنکارى خودسر درمعدن ياقوت جگدلک انجام دهند؛ اما اين اجازه شکل دايمى ندارد، گاهگاهى اجازه ميدهد و گاه هم دوباره مسدود ميشود.

اين موسفيد که در حدود صد سال عمر دارد، زادگاه اصلى وى منطقۀ جگدلک و منطقۀ چهاراطراف معدن مشهور ياقوت ميباشد. موصوف به اساس معلومات شخصى خود گفت: وقتيکه ولسوالى سروبى به مردم منطقه، اجازۀ کندن کارى در معدن ياقوت ميدهد، خواستش اين است که نيمۀ مفاد به دست آمده را، بهآنهابدهند.

 مرکه : رحيمزی  

Give us a call on +93 20 220 1814